اختیار

ما مختاریم که به مسائل یا به راه حل مسائل فکر کنیم.

اولی ما را به آشفتگی و دومی ما را به رشد می رساند.

دم اونایی که وقتی چیزی رو نمی دونند می گن نمی دونیم،گرم

اونایی که خودشونو انقدر بزرگ جلوه نمی دن که همه فکر کنند بی عیب و نقص اند

یا باعث بشن خودشون باورشون بشه که بی عیب و نقص اند!

دم اونایی گرم که دیگران رو به خاطر احساس ضعفی که نسبت به خودشون دارند، تحقیر نمی کنند

دم اونایی گرم که ضعف ها و ایرادهای خودشونو گردن این و اون نمی اندازند

دم تمام آدم های فهمیده و صلح طلب، گرم

پروردگارا

با تمام خوبی ها و بدی هایم به پیشگاه تو آمده ام.

می دانم

می توانم بهتر از این باشم

اما بدون تو این راه، کوره راهی تاریک بیش نیست.

خدایا مباد از لحظه ای که گرفتار غفلت می شوم.

مباد از لحظه ای که مرا به حال خودم بگذاری.

خدایا

این توان و نیرو را به من بده 

تا آنچه را که برای تحقق رویایم لازم است

پدید آورم

خدایا 

خودت حامی و ناجی ام باش

تا عادت های زشت و مغایر با خواسته هایم را 

تغییر دهم

خدایا 

برای فرصت هایم از تو ممنونم

برای نسیم خنک صبحگاهی، پاییز برگ ریز

برای بوی باران و خاک نم خورده

برای تمام نعمت های نوید بخش عشق و امید

 از تو سپاس گزارم

در ناامیدی بسی امید است

خداوند می فرماید:

"بنده ام من به هرچه بگویم باش، می شود. مرا در آنچه برایت قرار داده ام اطاعت کن، تا ترا چنان قرار دهم که به هرچه بگویی باش، بشود."

پروردگارا

اجازه نده که ناامیدان بر من چیره شوند و ایمانم را سست و ضعیف کنند. 

خدایا 

"مرا آن ده که آن به

و مگذار مرا 

به که و مه."

خدایا

خدایا خداوندا

یا نجاتم ده یا مرا در بی خبری غرقه کن

خداوندا ناامیدی درد کشنده ای است که درمانش تنها نزد توست

خداوندا آگاهی از بی خبری و نادانی ام ذره ذره وجود مرا آب می کند

پس کی به دادم می رسی ای خدا؟

پس کی برایم می خواهی؟ کی برایم می خواهی که نجات پیدا کنم؟

خداوندا تحمل رویارویی با جهالتم را ندارم

ببین که می خواهم قدرت اراده ام را پیشرفت دهم و نمی توانم

می بینی چه ضعیف و ناتوانم؟

می بینی بدون تو هیچم؟

خدایا می خواهم آزاده باشم

کمکم کن

کمکم کن بتوانم قدرت فکر و تعقلم را گسترش دهم

کمک کن به اراده ام متکی باشم 

من با زندگی یکنواخت می میرم

من می خواهم هر روز پیروزی ای بدست بیاورم و به آن افتخار کنم

من می خواهم امپراطوری کوچکم را هر روز وسعتی ببخشم

 ای خالق زندگی و امید

ای رویاننده ی جوانه های سبز

زندگی ام را به سان آن نهالی قرار ده

که هر روز 

فاصله ی خود را تا خورشید

کم و کمتر می کند

پروردگارا باشد که تو راهنما و حامی ام باشی

آمین

ساده لوح

امروز تو دانشگاه یکی بهم گفت که می خواد از اکانتم برا انتخاب واحد استفاده کنه منم بهش نه نگفتم. من رفتم کارامو انجام دادم وقتی برگشتم دیدم هنوز داره کار می کنه . گفت هنوز مشکلش با مالی حل نشده و براش بدهی می زنه. احساس بدی دارم. احساس میکنم سرم کلاه رفته و نباید دختره رو با اکانتم به امان خدا می ذاشتم و می رفتم. ساده لوحی کردم

How hard it is when

How hard it is when you think every one else know something more than you and you'll never succeed in competitions. Just a little bit improvement will be enough for me. I'll be satisfied if only I see I've gained a better position in my programming skills in ACM competitions.
Nothing is worse than low self-estimation. These negative feelings always kill my hope and my imagination.
God if you don't help I'll be gone and completely disappointed.

I miss you

I miss talking to you

I miss seeing you

Do you miss me as much as I do?

I guess now you know that I'll enjoy your company and 

if you approach me I won't ignore you

that's why you have slowed down 

and I'm suffering 

Wherever you are, take care of yourself

You are the most pleasant guy in whole the world

برنامه خدا

خدا برای تمام عالم برنامه داره، همه باید سر به فرمان و مطیع باشند که هستند آسمان و زمین و هر آنچه در آن هاست از یک نظم به خصوص و خدشه ناپذیر تبعیت می کنند اما این وسط انسان این قدرت انتخاب را دارد که این برنامه را بپذیرد یا برنامه ی خودش را بچیند. در برنامه ای که انسان برای خودش می چیند هیچ دل خوشی ای نیست من ترجیح می دهم سر به فرمان کائنات باشم که در آن
آرامش ابدی است. همان چیزی که من آرزویش را دارم
خدایا همه دورو بریارو بیرون کردی و منو تک گذاشتی که خودم باشم و خودت؟ باشه من آماده ام هر چی که لازمه تعلیم ببینم یادم بده تو بهترین مربی ای، قابل اعتماد و عالی هستی نه مثل این استادای بی انصاف ما بپیچون و از خود راضی. خدایا هر چیزی که برای داشتن آرامش در زندگی لازمه به من یاد بده قول می دم بنده خوبی باشم و نق نزنم، صبور می شم و تحمل می کنم تا به بار بشینم درست مثل درخت میوه، دوست دارم ای خدا

P.S

How about thinking of a "good future"? like "I will find my soul mate" or "I will find friends who're also interested in sightseeing and hiking and we'll enjoy taking trips to countryside". It feels good, isn't it?! I can't work for good income or good job or something like these, that's for sure, however I'm interested in business and financial stuff. I like to manage my income and invest in good opportunities. I don't like a monotonous life like employees. A life like that is miserable! Although I'd start my work with this option I don't like to dream about it, there's nothing inspiring in being an employee. What a LONG post script.

Eureka eureka!

I found it! I found what's wrong with me! I need a partner! Yes that's why I'm almost all the time depressed because when I'm working on something hard I'd like to think about a good life, I mean pleasures, for example I imagine I'm working and suddenly my cellphone rings it's my partner(whoever fiance, husband, boyfriend, etc.) and he's talking about a date at the weekend in a cool and cozy coffee shop or restaurant in the evening, I say that's good because the week is full of errands to run and I'd be glad to unwind on the weekend. Then I hang up the cellphone, energized and ready to work for a week powerfully! I REALLY need REAL love.
Or at least I'd like to be sure that I'm going to spend my vacation in a beautiful countryside. I love nature and photography that inspires me.
Yeah I found why I can't do the real stuff, because I need positive and beautiful thoughts to proceed and for now that positive thought is a "soul mate".

حالم اصلا خوب نیست

حالم اصلا خوب نیست یه دفه یه عالمه خوراکی خوردم حالم بده بد

The one I need

Why don't you understand that I need you to cheer me up?! Is it a devilish demand? I don't know, maybe, but I'd like to talk to you, I really miss you. I feel you're the one who can understand all my dreams and ambitions. Come on don't be such a nerdy and shy guy!
God maybe you're the one who I have to talk to when I'm bored. God I've got tasks to do for tonight but as you know I can't go for them. I need something, something refreshing. Although doing the real stuff is refreshing. Enough coward let's do it, look! Mohammadreza has just come online! he can help me! thanks God, you're so merciful!

Facebook

I check my facebook, I pretend I don't know what I'm looking for, I check his page, waiting to see some updates, there are some but none of them is related to me, I check my messages and read his message again, it doesn't satisfy me. I want a message from him or a comment on my post. I miss him, I don't know him but I need to be in relationship with someone. I feel he's very close to me. I've gone to mountain climbing one hundred times with him in my imagination. I've talked to him many times in my daydreams. He's pleasant I enjoy   looking at him, chatting with him and whatever includes HIM! God I'm bored and exhausted that's why I'm in despair and depressed.

When you face difficulties

When you face difficulties, you start to nag, you wanna change everything but it's not possible. It seems there's tight tie and you won't go to an other level in your life until you open up the tie and solve the problem.

دوست

اگه آدم یکیو دوست داشته باشه

اونم آدمو دوست داشته باشه

اینا هر دو همو دوست داشته باشن

ولی یکی خام باشه و در عین دوست داشتن دنبال بازیچه باشه

آدم باید چیکار کنه 

که هی هر دفعه می بینتش دلش تنگ نشه؟؟

هی با خودش نگه

آخی دوست جونم من و تو خیلی حرفا با هم داریم

ولی تو خیالات دیگه ای داری دوست جونم

من تورو این طوری نمی خوام

من خود واقعیتو می خوام که می دونم قشنگه، پاکه، جالبه

من ماجراجوام دوستم

تو هم دلت می خواد بیای بریم ماجراجویی؟
من حوصله ام سر رفته از این آدما
از این دنیایی که برا من شده خاکستری

بفهم دوستم 

تنهام

تورو برا تنهایی هام می خوام

دست از خیالات بردار

من از بازی خسته ام

من از هم بازی خسته ام

من یه دوست دلم می خواد

یه دوست خوب

یه دوست که بشه هر روز بیشتر دوسش داشت

یه دوستی که کتابامو بهش نشون بدم
خیال پردازی هامو واسش تعریف کنم
اونم اگه دوست داشت بگه
چه قشنگ
اگرم نه، قاه قاه بخنده و بگه
تو واقعا خلی

یه دوستی که

براش کودکانه باشم

یه دوستی که

بریم تو سایه رو چمنا کنار هم بشینیم و

 من

یه قاصدک براش ببرم و 

بگم

ببین چی پیدا کردم! یه آرزو کن

بعد فوت کنه به قاصدک

توپ پرزدار بشه هزار تیکه

بذرای پرزدار قاصدک بنا کنن رقصیدن توی هوا و

من رقصیدن هر بذر با ریتم 

شوق و ذوق توی نگاهمون

تماشا کنم

دوستم من تورو این طوری می خوام

تو هم دلت دوست می خواد؟

من از هم بازی خسته ام

دوستم منو تو چفت هم می شیم

یه نگاه بنداز

ببین چقدر شبیه ایم

Nature is inspiring

I can't deny nature is inspiring when I see small beautiful and colorful blossoms on the trees or near someone's window. Whenever I go to countryside I feel refreshed and revived, it seems there's a great positive energy generator in nature, fresh air and beautiful scenes. All trees and plants energize me. It seems they've been created only on this purpose. Thanks God for everything.

It's too bad

It's too bad when you are unable to talk to your God and ask him for some help.
It's too bad when you don't know how to call him.
Sometimes I'm too lonely and helpless, I feel depressed and frustrated when I'm dealing with a problem more powerful than what I can bare, I don't know what to do, how to make up my mind. I'd like to have a watch which can stop the time and then I feel I have enough free time to do what I wish and solve my problem. I'm always in a rush, a rush which doesn't end and seems to last forever, it's been 8 years or more since I haven't found piece. Maybe I didn't seek it, I don't know, whatever the reason is, it's driving me crazy.
I'm interested in "Ave Maria" prayer but I don't have any idea about Latin and the English one isn't touching. So I make my own prayer:

God I've missed you since long long time ago
Believe it or not I desperately need you although it doesn't seem like this
Although I've been very disobedient and proud you're the only one who exactly knows what I want

So Dear God direct me to that
To what's the best for me
You're the source of hope and joy
I didn't find them anywhere else

My life is empty and monotonous 
Don't believe my fake happiness

Yes I really really need you
Not for helping me

For being with me
Because YOU are the MEANING of LIFE
and anything else is just rubbish

I don't like to call you My Lord
Although you are the only king of the world, this name makes me feel like you're far far away from me, are you? please don't say yes

God I have nothing to lose
Show the bright side of life that you've promised or

END THIS LIFE AS SOON AS POSSIBLE
Many thanks for everything you blessed me with them
Hope you love me and survive me
Amen

امروز احساس می کنم خالی شدم

امروز احساس می کنم خالی شدم، احساس می کنم حال خوبی دارم. یه عالمه برای مدیر دبیرستانم گریه کردم و بهش گفتم که چقدر از دبیرستانم متنفر بودم

اینم از امروز

اینم از امروز که رفتیم دانشگاه و برگشتیم. صبح کلاس زبان نرفتم به جاش رفتم کلاس اندیشه 1 که ساعت 9 صبح رسیدم دانشگاه، فکر کن کلاس کلا از 8 بود تا 9:30 اون موقع من 9 رسیدم دانشگاه، ولی به جاش تو راه خیلی حال کردم کلی روزنامه خوندم و با یه آقایی که فارغ التحصیل مکانیک دانشگاه پرند بود در مورد قیمت خونه های پرند صحبت کردم. خوب بود. بعدشم که رفتم سر اندیشه و خواستم تاریخ کنفرانسمو مشخص کنم که معلوم شد مشخص کردنی نیست هر موقع آماده بودی می ری کنفرانس می دی. مدیریتم یه سری چرت و پرت گفت و رفت و ارائه هم که درس نداد. برای پنجشنبه کلی تکلیف زبان دارم. فردا بعد نود و بوقی با مریم و روشنک می خوایم یه سر بریم مدرسه. نه اینکه خیلی خاطرات خوشی دارم می خوام برم تجدیدشون کنم!

من هیچ اشتیاقی به درس خوندن ندارم

اصلا دلم نمی خواد صبح بشه، اصلا دلم نمی خواد فردا بیاد، دلم می خواد فردا روزی باشه که من برم سفر. بابا من پیر شدم 23 سالم شد این آرزو به دلم موند. پوسیدم به خدا. من از این کلاس رفتنا متنفرم، من از این دانشگاه متنفرم دلم می خواد این دانشگاه کوفتیو همین وسط راه ول کنم برم دنبال کار خودم بشم یه بک پکر یا چه می دونم یه مسافر دوره گرد. به جهنم که یه پاپاسی ام از خودم ندارم به جهنم که مدرکم می پره همه دنیا برن به درک من پوسیدم تو این چهار دیواریه کوفتی. مردم بس که هر ترم پولمو ریختم تو حلق استادایی که فقط پیچوندنم و وقتمو تلف کردن من خسته شدم از این دلقک بازیا از این بخون که نمره بیاری. دارم خفه می شم، هوای اینجا بد سنگین شده. من دیگه حالم از آموزش دیدن به هم می خوره. همه معلما و استادای سرکاری برن به درک من دلم واسه یه نفس هوای تازه و یه شب خواب راحت لک زده

Over Weighting

I've put on weight since last summer because left gymnastics and I didn't exercise regularly. When I'm anxious or nervous I overeat so I quickly begin to gain wight and when's the most stressful time for me? yeah final exams season and after that norouz but I lose weight in spring and summer because they're the best time for cycling and running and also I've got more free time.
I have a serious problem with my digest system. I suffer from constipation(really SUFFER!) and it's making me nervous. I hope to get better from my bottom of my heart! It's driving me mad

After Graduation

After I graduate, I'd like to go on a travel. I've heard that there's a 2 hours hiking distance between Zoshk and Neishaboor in Mashhad, I wanna try it by myself. I'd like to ride a bike for a long distance. Seems like I don't fit a Programmer's frame.

Disorganized girl

Whenever I don't have a program for a day I get stressed out, I can't exercise, I can't focus, and I overeat! I eat like a giant monster. I definitely need a program to keep myself in the line.

There's something wrong with this guy

Last Friday I went to Taleghani park for running and exercising. When I was running a rude guy overtook of me and spat to his right side where I was running behind, at that moment I felt sad but not too much, but now I feel like I wanna kill that guy because he insulted me. I really regret not complaining to him and blaming him for his wrong behavior, I feel he humiliated me badly. Damn to him, [...]hole.